3 سوال اساسی:
اولا چرا من کلا به غیرت دچار نیستم؟
دوما چرا من از اولین دوست دخترم تا آخریتشون همه رو با کمال میل تقسیم می کنم؟
سوما و آخرا چرا من کلا دچار کمونیستی افراطیم؟
(تقریبا تو همه چیز! وکمونیست به معنای عوامانه)
تکمله:
ناراضی نیستم! ولی رفلکس اطرافیان عجیبه!
آیا من مشکل دارم؟ یا آیا دیگران دچار مشکلند؟ یا همه سه چهار تا مشکلند؟)
اسکیزو فرنی یعنی چی ؟؟
اگه هستی بیا لفا تو وبلاگم جواب بده مرسی
خب اسکیزوفرنی....
آره دیگه یعنی جان نش ذهن زیبا...
یعنی دی کاپریو تو شایرایند
و یعنی شاید حتی ......
آهان مرسی میگم چقدر کلمه اش آشنا میزد !
تشکر هم لازم نیست واسه لینک ، من نوشته هایی رو که بپسندم لینک میکنم
قربونت! بازم میسی
اگه یاد گرفتی که به یادم باش
اگه بلد بودی که هیچی
رفلکس دیگران هیچ اهمیتی نداری
هرچی هستی باش راحت باش
این تئوری پارسال این موقع من بود. ولی الان نمی تونم کلا بی تفاوت باشم!
اما تا ۷۰ درصد میشه دایورت کرد
اگه با منم تقسیم کنی می گم کارت درسته!
طرف باید قبول کنه! من که براش تصمیم نمی گیرم!
خودش پیدا می کنه بعدش خودشم قبول می کنه بعدش بم میگه! من راضی اون راضی کون لق ناراضی
هم مردم مریضن هم خود ماها ... هر کدوممون تو یه شاخه ... بعد به همم که می رسیم فکر می کنیم اون یکی مریضه !
مریض/....؟ خل ؟ روانی؟ شایدم یکی سالم
مال وقتی که حس کنی اگه بی خیال نباشی و حرص بخوری ، این عکس العملت هیچ دردی رو دوا نمی کنه ... پس نتیجه می گیری که اگه بی خیال باشی حداقل خودت اذیت نمی شی ...
من با این قضیه مشکلی ندارم! نمیگم فکر مردم برام مهم نیست ولی جهت زندگیمو تغییر نمیده!
آخه مشکل اینه که طرف مقابل کاری رو با من کرده که منم با اون...
پس گله نداره که...
میخوام بدونم این چرا برای همه قابل تحمل نیست؟