صحنه اول:
پسر بالای سر دختری ایستاده است. دست پسرک هفت تیری است.صورت معصوم دختر خون آلود است. دارد به عشقش التماس می کند! اما دل پسرک با این چیزها به رحم نمی آید. پسر تیر خلاص را روانه جمجمه دختر می کند....
علت قتل: خیانت
صحنه دوم:
پسر بالای سر دوستش ایستاده است.هنوز همان هفت تیر دستش است. صورت دوستش متلاشی شده است!از درد ناله می کند! اما پسرک محل نمی گذارد! ماشه را می کشد....
علت قتل: دروغ
صحنه سوم:
پسر بالای سر رفیقش ایستاده است.جوانی هم سن و سال خودش.پسر از درد مثل مار روی زمین به دور خودش می پیچد!اما پسرک درب و داغان تر از این ناله هاست! دستش روی ماشه می لغزد....
علت قتل: دورویی
صحنه چهارم:
پسر بالای سر مردی میانسال ایستاده است. چشمهایشان نشان می دهند که باهم نسبت خونی دارند. مرد نگاه مهربانش را از پسرک می دزد. انگار از او می خواهد خلاصش کند. غرور پسر شکسته می شود! ماشه را هل می دهد و تمام....
علت قتل:خودخواهی
صحنه آخر:
پسر روی صندلی ننویی نشسته است. همان هفت تیر در دستش است! هفت تیر با سه گلوله! ولی باز هم بازش می کند! دوباره پرش می کند!دهانه ی سرد هفت تیر را روی شقیقه اش فشار می دهد!دستش می لرزد! انگار دلش دارد به او التماس می کند! ولی دست پسر از دلش پر است!لحظه ای درنگ می کند... نفسش را حبس می کند و .... ثانیه ای بعد خون همه جا را گرفته است!
صحنه آخر را باید اول اجرا می کرد
فرقی نمی کرد یه عده قربانی همیشه وجود داره
زدی تو کار فینچربازی و فیلم ۷
گور بابای گناهان کبیره! حالم از بدبینی به هم می خوره
جالب بود و ناراحت کننده
با حالبی کاری ندارم ولی مطمئنا ناراحت کننده نبود
yade zooodyak oftadam!
va che talkh ast khianat!
vli rahate khianat
vaghti kasi vasat arzesh nadashte bashe faghat a doooor bege dooooset daram
hese jooonooon dari
khianat asoooon tarin kare momkene vasat!
من به خیانت اعتقاد ندارم! اینم به عنوان یک عرف نوشتم!
خیانت یعنی معنای قشنگ وفاداری
میبینم که فیلمنامه نویس هم هستین!خیلی خوبه اما چرا این قدر کوتاه وجنایی؟ قبلا هم تو پستاتون اصطلاحات فیلمنامه ای دیدم.
من تو فیلم زندگی می کنم! همه چیم تو فیلم! ولی نوشته هام فیلم نیست! شاید برشی از زندگیم باشه
پارانویای بسیار بیش از حد مزمن من حس می کنم. بسیاری هم چون موندن قربانی شدن.
شاید پارانویا زود خودشو نشون داد
ای اقااااااااااا
زدی تو خط جنایی !
بابا جنایی کدومه! طرف زده خودش سرویس کرده به خاطر یه کوفت روحی
دهنشو...!پرخونه.
مغزشو.....
چرا هفت تیرشو دوباره پر کرد؟!
چون احتمال مرگ با هفت تا تیر بیشتر از سه تا تیره
دیشب کنار رود بودم و چه پر آب بود و زنده
کاش تو بیداری دیده بودم
رود زیبا نیست! آب است که به رود زیبایی می دهد! رود بی آب لعنت بادش!
بیداری را تلخی است! همان خواب بهتر بادا!
به روزم برادر///
یه روزم برادر منم هستم
خیلی وقته میام ولی براوزرم باز نمی کنه وبلاگتو.
بی خودی با خوندن این یاد هفت گناه کبیره افتادم.
سلام دون ژوان گلم! هر ویندوزی حتما IE داره! وبلاگای بلاگ اسکای با IE بهتر باز میشن! امتحانش کن!
دروغ چرا موقع نوشتنش خودمم بهش فکر کردم! هم فینچرو تحسین کردم هم لعنت ولی ناگزیر پارانویای طرف مزمن بود
ترجیح می دادم علاوه بر پارانویا شیزوفرن هم می بود و با خودش رولت روسی بازی می کرد اما نویسنده تویی و اون چیزی که تو دوست داری باید نوشته بشه
---------------------------------------
ممنون به خاطر لینک کردن
لینک شدی
هر کسی هر جوری دلش می خواد می خونه! برداشت آزاده!
پس ذهن زیبا رو هم بخون! البت اگه دوست داری!
----------------------------------------------------------
مرسی مرسی
خیلی قشنگ بود مخصوصا صحنه آخر...
وبلاگ جالبی دارید لینکتون میکنم
موفق باشید
ای وای من