اولی از دومی می پرسد:
«فکر می کنی آیا می شود هنگام دعا کردن سیگار کشید؟»
دومی جواب می دهد: چرا از آن مرد نمی پرسی؟
اولی نزد سومی می رود و می پرسد:
«به نظر شما می توانم وقتی در حال دعا کردن هستم، سیگار بکشم»
سومی پاسخ می دهد: نه، نمی شود. این بی ادبی به مذهب است.
اولی نتیجه را برای دوستش بازگو می کند.
دومی می گوید:«تعجبی نداره. تو سوال را درست مطرح نکردی. بگذار من بپرسم.»
دومی نزد سومی می رود و می پرسد: «آیا وقتی در حال سیگار کشیدنم می توانم دعا کنم »؟
سومی مشتاقانه پاسخ می دهد: البته که می توان!
کشیدن یا نکشیدن مساله این است
بودن و کشیدن یا بودن و نکشیدن مساله این است
یا نبودن و نکشیدن مساله این است
او که در رویاهای من بود برای همیشه در رویاهای من ماند و از آن جلوتر نیامد و .او که در عالم واقعیت مرا می خواست مرا از رویاهایش بیرون کشید
تو هم بکشش بیرون
عالی بود.
قابل نداشت دایی
شاید آره! شایدم نه! شایدم فقط سیگار
مهمه که چه جوری سوال کنی دیگه!
مهمه که چجوری فکر کنی؟ اینطوری بهتر نیست؟
خیلی خوب بود دیالوگ نویسیت رفیق
ناقابله! برگ سبزیست تحفه درویش
عالی بود و موذیانه
با موذیش حال کردم